ارزشگذاری دارایی‌های نامشهود با توجه به استاندارد حسابداری شماره17


تعریف واژگان مرتبط با ارزشگذاری داراییهای نامشهود

ارزش اقتصادي : خالص ارزش فعلي جريانهاي نقدي آتـي ناشـي از كـاربرد مـستمر دارايـي از جمله جريانهاي نقدي ناشي از واگذاري نهايي آن.

ارزش منصفانه : مبلغي است كه خريداري مطلع و مايل و فروشندهاي مطلع و مايل مـيتواننـد در معاملهاي حقيقي و در شرايط عادي، يك دارايي را در ازاي مبلـغ مزبـور بـا يكـديگر مبادلـه كنند.

بهاي تمام شده : مبلغ وجه نقد يا معادل نقد پرداختي يا ارزش منصفانه ساير مابهازاهايي كـه جهت تحصيل يك دارايي در زمان تحصيل يا ايجاد آن، واگذار شده است، يـا حـسب مـورد، مبلغي كه در زمان شناخت اوليه براساس الزامات خـاص سـاير اسـتانداردهاي حـسابداري، به آن دارايي تخصيص يافته است.

دارايي : حقوق نسبت به منافعاقتصادي آتي يا ساير راههاي دستيابي مشروع به آن منافع كـه درنتيجه معاملات يا ساير رويدادهاي گذشته به كنترل واحدتجاري درآمده است.

دارايي نامشهود : يك دارايي قابل تشخيص غيرپولي و فاقد ماهيت عيني.

ارزش دفتري : مبلغي كه دارايي پس از كسر استهلاك انباشته و كاهش ارزش انباشته مربـوط، به آن مبلغ در ترازنامه منعكس ميشود.

ارزش بازيافتني : خالص ارزش فروش يا ارزش اقتصادي يك دارايي، هركدام كه بيشتر است.



شناخت و اندازه گيري اوليه دارايي نامشهود

يك قلم هنگامي به عنوان دارايي نامشهود شناسايي مي شود كه :

الف. با تعريف داراييهاي نامشهود مطابقت داشته باشد.

ب . معيارهاي شناخت مندرج در بندهاي زیر احراز شده باشد.

همچنین يك قلم دارايي نامشهود بايد تنها زماني شناسايي شود كه :

الف. جريان منافع اقتصادي آتي دارايي به درون واحد تجاري محتمل باشد، و

ب . بهاي تمام شده دارايي به گونه اي اتكاپذير قابل اندازه گيري باشد.

جريان منافع اقتصادي آتي مرتبط با دارايي نامشهود

جريان منافع اقتصادي آتي مرتبط با دارايي نامشهود به درون واحد تجاري تنها هنگـامي محتمـل است كه واحد تجاري بتواند با دلايل كافي نشان دهد:

الف. دستيابي به خالص جريان ورودي منـافع اقتـصادي آتـي دارايـي بـه درون واحـد تجـاري امكان پذير است،

ب . توانايي و قصد استفاده از دارايي نامشهود را دارد، و

ج . به منابع فني و مالي كافي براي كسب منافع اقتصادي آتي دارايي دسترسي دارد.

 محتمل بودن منافع اقتصادي آتي بايد با استفاده از مفروضات معقول و داراي پشتوانه كه معرف بهترين برآورد مديريت از وقوع يك سري شرايط اقتصادي محتمل در طول عمر مفيـد دارايـي است، توسط واحد تجاري ارزيابي شود.ارزيابي مزبـور مـستلزم بكـارگيري قـضاوت بـر مبنـاي شواهد موجود در زمان شناخت اوليه است. در اين مورد اهميت بيشتر بايد به شـواهدي داده شود كه به طور بيطرفانه قابل تأييد باشد.

بهاي تمام شده يك دارايي نامشهود

بهاي تمام شده يك دارايي نامشهود ايجاد شـده در واحـد تجـاري شـامل تمـام مخـارج ضروري است كه بطور مستقيم يا براساس مباني تخصيص معقول و يكنواخت قابل انتساب به ايجاد، توليد و آماده سازي دارايي براي استفاده مورد نظر مديريت مي باشد. نمونه هـايي از مخارج قابل انتساب به شرح زير است:

الف. مواد و خدمات استفاده شده براي ايجاد دارايي نامشهود،

ب . حقوق و مزاياي كاركناني كه در ايجاد دارايي نقش داشتهاند،

ج . مخارج ثبت حقوق قانوني،

د . استهلاك حق اختراع و حق امتيازي كه براي ايجاد دارايي نامشهود بكار ميرود، و

ه . استهلاك داراييهاي ثابت مشهود مورد استفاده در ايجاد دارايي نامشهود.


ارزش منصفانه دارايي‌هاي نامشهود

براي داراييهاي نامشهود عموماً تعيين ارزش منصفانه به گونه اي قابل اتكا امكانپذير نيـست. براي مثال، اگرچه ارزش منصفانه براي بعضي از داراييهاي نامشهود مانند حق كسب، پيشه و تجارت و حقامتياز تلفن، قابل تعيين است اما تعيين ارزش منـصفانه مـواردي ماننـد نامهـاي تجاري، حق نشر و تكثير آثار فرهنگي و هنري، حق اختراع يا علايم تجـاري مـشكل اسـت زيرا چنين داراييهايي منحصر بفرد مي باشند. همچنين، باوجود اينكه داراييهاي نامشهود خريد و فروش مي شوند، اما قراردادها براساس مذاكرات بين خريداران و فروشندگان خاص منعقد مي گردد و معاملات غير مكرر هستند. به همين دليل، قيمتي كه براي يـك دارايـي پرداخـت مي شود ممكن است شواهد كافي براي ارزش منصفانه دارايي ديگر فراهم نكند.


انواع دارايي‌هاي نامشهود

هرطبقه از داراييهاي نامشهود شامل گروهـي از داراييهـا بـا ماهيـت و كـاربرد مـشابه در عمليات واحد تجاري است. نمونه اين طبقات جداگانه به قرار زير است

: الف. حق اختراع،

ب . حق تاليف و حق تكثير،

ج . سرقفلي محل كسب (حق كسب، پيشه يا تجارت)،

د . علامت تجاري و نام تجاري،

ه . حق امتياز و فرانشيز،

و . نرم افزار رايانه اي،

ز . حق استفاده از خدمات عمومي،

ح . فرمولها، مدلها و طرحها، و

ط . دارايي‌هاي نامشهود در جريان ايجاد.