نرخ تولید داخلی به بالاترین میزان قابل تولید یک شرکت یا بالاترین سطح خدمات که ارائه شده توسط یک سازمان گفته می‌شود که بدون به کارگیری محصولات یا نیروهای خارج از آن سازمان یا شرکت انجام می‌پذیرد. به عبارت دیگر تمام تولیدات یا خدمات نهایی یک سازمان و شرکت کاملا به متکی به نیروها و کالاهای درون‌سازمانی است.

  • حداکثر نرخ تولیدات داخلی یک      سازمان باید طوری باشد که بدون ایجاد بدهی یا هزینه جدید از پس مخارج موجود      برآمده و همزمان نیز پیشرفت کند.
  • با ایجاد خط تولید یا خدمات جدید      یا گسترش خدمات و محصولات فعلی می‌توان بر نرخ تولید ناخالص داخلی افزود.

فرمول محاسبه میزان تولید ناخالص داخلی:

IGR: تولید ناخالص داخلی

ROA: بازگشت دارایی‌ها

b: نسبت سود تقسیمی

تولید ناخالص در واقعیت چگونه است؟

در حالی که یک کسب و کار از منابع موجود بهترین بهره را ببرد، می‌تواند تولید ناخالصش را افزایش دهد. حال چگونه؟

شرکتی را در نظر بگیرید که محصولات ورزشی مورد نیاز فوتبال را تولید می‌کند مثلا دستکش دروازه‌بانی، کتانی، تی‌شرت و شورت ورزشی و توپ. مسئولان این تولیدی پس از تجزیه و تحلیل محصولات و بازار به این نتیجه می‌رسند که با استفاده از دستگاه‌ها و ماشین‌آلات می‌توانند میزان تولیدات را به حداکثر رسانده و به همان اندازه در زمان صرفه‌جویی کنند.

این شرکت محصولاتی را که در بازار تمام شده‌اند، انبار کرده و با تدابیر جدید که مدیریت می‌اندیشد در پی کاهش محصولات در انبار شرکت یا به عبارت دیگر تبدیل محصولات داخل انبار به پول هستند.

همانطور که گفته شد می‌توان با افزودن خطوط تولید جدید مثلا افزایش خط تولید محصولات بسکتبال در کنار محصولات فوتبال به بازار محصولات مورد نیاز ورزش بسکتبال را نیز عرضه کرد.

در میان ممکن است همین شرکت نوع جدیدی از دستکش‌های دروازه‌بانی را به بازار عرضه کند که در واقع بدون افزودن خط تولید جدید به بالا بردن نرخ تولید ناخالص داخلی شرکت پرداخته است.